سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حکیم آن است که بدی را با خوبی پاداش دهد . [امام علی علیه السلام]
افشاگرانه‌ترین فریاد اعتراض تاریخ - وبلاگ اهالی کانون انتظار

بهترین مرورگر اینترنتی برای مشاهده این قالبِ وبلاگ
Internet Explorer
میباشد.
عناوین یادداشت ها
دست نوشته[17] . نجوا[10] . حسینیه[9] . اخبار کانون[6] . تذکر[6] . شعر[5] . حدیث[4] . دانشگاه[2] . فاطمیه[2] . مقاله . غدیر . تدبر در قرآن .

نشریه تاظهور
تابستان 1387
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
تابستان 1386
بهار 1386
زمستان 1385
پاییز 1385

وب سایت ستاد برگزاری سفر عتبات عالیات

کانون انتظار دانشگاه امیرکبیر
افشاگرانه‌ترین فریاد اعتراض تاریخ - وبلاگ اهالی کانون انتظار
کل بازدید : 59422
بازدید امروز : 42
بازدید دیروز : 56

جستجوی در وبلاگ




اشتراک
 
افشاگرانه‌ترین فریاد اعتراض تاریخ
  • نویسنده : پروانیا:: 86/3/27:: 1:59 عصر
  • مظلومیت آنچنان بر وجود تو سایه افکنده است که یادت، بی‌اراده و ناگزیر، آتش بر خرمن وجود می‌افکند و خاطره‌ات، بغض را در گلو می‌شکند.
    در آن خانه کوچک، رازی به وسعت تاریخ نهفته است. چنان مظلومیتی بر آن خانه کوچک سایه افکنده و چنان زخمی بر آن جگر تاریخ نشسته است که هیچ حادثه‌ای نمی‌تواند دل‌های شیعیان، طواف‌کنندگان آن حرم خداوند را مسرور کند.

    آری، آن مظلومیت نیلی که بر چهره تو نشسته بود، نمی‌گذارد که لبخند بر چهره نه تشیع و نه اسلام، که حتی انسانیت پس از تو بنشیند.
    به هر حال، آن در، بر آن پهلو شکسته است، چه تفاوت دارد که در وفاتت این خاطره عرش‌سوز و جگرخراش را تداعی کنیم یا در ولادتت؟

    مهم این است که تو مظلوم بزرگ‌ترین جنایت تاریخ واقع گشته‌ای.
    مهم این است که صبر لایتناهی خدا در جانکاه‌ترین حادثه آفرینش در تو به تجلی نشسته است.
    مسئله، اشک‌های علی است و لرزش گونه‌های علی به هنگام شستشوی پیکر مطهر تو.

    مهم، گریه‌های دادخواه و اشک‌های ظلم‌برانداز توست و سر بر دیوار نهادن علی و زار زدن علی.
    آنچه جانسوز است، صبر توست در مصائب علی و صبر علی است در مصائب تو.
    و از همه مهم‌تر، تشییع شبانه و مظلومانه پیکر توست.

    چه کردند با تو که این تازیانه اعتراض جاودانه را ـ المخفیة قبرا ـ بر پشت تاریخ روا دانستی.
    چه ظلم‌ها بر تو رفته بود، چه حق‌ها از تو تضییع گشته بود و چه حقایقی در مقابل دیدگان تو تحریف شده بود که این اعتراض افشاگرانه را بر پیشانی تاریخ حک کردی و دشمن را بر کرسی رسوایی جاودانه نشاندی؟
    و این چگونه اعتراضی بود که خداوند نیز به حمایت از آن برخاست؟

    همان علی که مأمور به سکوت بود، همان علی که شمشیر را به رغم کارسازی و برندگی در نیام پسندیده بود، همان علی که سخت‌ترین جنایات تاریخ را تاب آورده و دم برنیاورده بود، چه شد که در حمایت از این اعتراض شکوهمند تو، بر بالای بقیع ایستاد، شمشیر از نیام کشید و دشمن را تهدید به جاری کردن سیل خون بر زمین کرد؟
    باری این اعتراض تو در تشییع شبانه‌ات و در مخفی کردن قبرت، اگرچه تاریخ را از تحریف مصون می‌داشت و هرچند فریاد تظلم تو را بر جهانیان تا ابد طراوت می‌بخشید، اما سنگین‌ترین غم شیعیان تو گشت و عظیم‌ترین درد اسلام و بزرگ‌ترین اندوه انسانیت.

    آن‌که عزیزترین کسش را، پدرش را، فرزندش را، برادرش را، در جامه شهادت به خدا تقدیم کرد، دلخوش است به این‌که هر از گاه در کنار قبر او می‌نشیند و به تیشه اشک، راه بسته دل می‌گشاید.
    ولی آنکس که قبری برای عزیزش نمی‌شناسد چطور؟ او بغضش را با خود به کجا می‌تواند ببرد؟
    کجا می‌تواند عقده دل بگشاید.

    این است مظلومیت تو و به تبع، مظلومیت شیعیان تو.
    کجا گریه کنند عاشقان تو بر مصائب تو؟ کجا اشک بریزند دلدادگان تو بر مظلومیت تو؟
    و کجا ضجه بزنند فرزندان تو در فقدان تو؟
    این است مظلومیت تو و به تبع، مظلومیت شیعیان تو.
    و این است که: یاد تو به هر بهانه‌ای ـ وفات یا ولادت ـ بغض را در گلویمان می‌شکند و جگرمان را آتش می‌زند.

    برگرفته از نوشته‌های آقای سید مهدی شجاعی

    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------