همه باید بپذیریم که پلی تکنیک قلب تپینده ی جنبش دانشجویی مرد! اینکه این روند افول از کجا و کی شروع شد به هیچ وجه مقصد و منظور این نوشتار نیست چرا که در هر صورت یا همه مقصریم یا هیچکس کمااینکه روز دوشنبه نشان داد که تا چه اندازه شعور دانشگاه و دانشجو به سخره گرفته شد و در این واقعه ی اسفبار چه آنها که در صف اول مستقبلین قهقهه و شور داشتند و چه آنها که در انتهای سالن فریاد مخالفت سر میدادند و چه امثال من که بغض گلویم را میفشرد و چه حتا خود آقای رییس جمهور مقصر هستیم، همه با هم!
در چنین شرایطی که همه دم از استقلال جنبش دانشجویی می زنیم این نکته قابل ذکر است که ما تنها و تنها وقتی می توانیم ادعای استقلال جامعه ی دانشگاهی را داشته باشیم که این جنبش از یک پشتوانه ی فکری و عقیدتی نه حتا صد و دویست ساله بلکه به قدمت تاریخ بشریت برخوردار باشد در غیر این صورت شاهد خواهیم بود که همان طور که استقلال دانشگاه دست به دست میشود شعور دانشجو بیش از پیش به مضحکه کشیده شود. در چنین فضای حاکم بر جامعه ی دانشگاهی من به شما قول می دهم که اگر جنبش دانشجویی یک سال هم تعطیل باشد و فارغ از تمام مسائل سیاسی به تقویت فکری و فرهنگی خود بپردازد به هیچ جای کشور برنخورد و حتا به نفع دانشگاه خواهد بود که این همهمه ی پوچ زودتر خاموش شود پس شما را به خدا دست از سر دانشگاه و دانشجو جماعت بر دارید تا در فرصتی مهیا بدون دغدغه های پوچ سیاسی به اصلاح و پی ریزی مجدد مبانی فکری خود بپردازد تا هم کارآمدی خود را بازیابد و هم استقلال و اصالت به تاراج رفته اش را! بدانیم و باور کنیم که جنبش بی آرمان محکوم به وابستگی است !!